امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

به نام خالق زیبایی ها

پیشرفت و آموزش

امیرعلی بعد از تولدش نشون داد که بعضی چیزها رو واقعا خوب می گیره. یعنی نیاز به تکرار زیاد نیست. به خصوص کار با اعداد رو خیلی دوست داره و از طرفی هم حفظ کردنش واقعا عالیه. واسه همین از شش ماهگی واسش بسته های آموزشی گرفتم . ولی بعضی ها می گفتن خوب نیست و یا روی ذهن بچه تاثیر بد داره واسه همین یک مدت کوتاه توی شش ماهگی سی دی های فارسی رو براش گذاشتم بعد دیگه متوقف کردم تا یک سالگی.   بعد از یک سالگی به طور مرتب و هر موقع خودش علاقه نشون می داد سی دی تراشه های الماس رو می گذاشتم و اون نگاه می کرد. بدون عجله و فشار خاصی به سرعت کتاب اولش رو یاد گرفت. الان کتاب سوم رو داره یاد می گیره. به خاطر اینکه به کلیپ های انگل...
25 مهر 1394

برکت

واقعا در زندگی به من ثابت شده که وجود بچه برکت زندگی است. و خداوند اسباب دو چیز رو خودش جور می کنه. یکی ازدواج و یکی فرزند. من وقتی بچه دار شدیم امیرعلی حدود 5 ماهه شد که ما خونه خریدیم و از مستاجری نجات یافتیم. مادرم به من می گفت خودت هم وقتی به دنیا اومدی ما صاحب خونه شدیم و این بچه مثل خودت با برکته.   و من می گم مطمئنا همه بچه ها با برکت هستن ولی هر کدوم به شکلی. من به خاطر این که کارمند بودم باید بعد از شش ماهگی امیرعلی به سرکار می رفتم برای همین قبلا از رفتن به سرکار به خونه جدید اسباب کشی کردیم. یعنی یک زندگی تازه با بچه تازه و خونه تازه. از اون موقع کار هر روز من و همسرم این بود که من بچه رو می بردم خونه م...
14 مهر 1394

شروع راه سخت مادری

بعد از به دنیا آمدن امیرعلی روز سوم طبق دستور پزشک بیمارستان امیرعلی رو برای معاینات به مطب دکتر اطفال بردیم. دکتر پس از معاینات گفت بچه فعلا مشکلی نداره و اگر تا روز پنجم زردی نگیرد دیگه خطری برای گرفتن زردی هم تهدیدش نمی کنه.   بعد هم که امیرعلی رو روز بعد بردم بهداشت محله و کارهای مربوط به آزمایش تیروئیدش رو انجام دادیم.  روز پنجم که اومد و امیرعلی علایمی از زردی نداشت خوشحال بودیم که احتمالا دیگه مشکلی نداره که بعدازظهر روز پنجم بی قراری و حال نداری امیرعلی شروع شد. وقتی به پزشک مراجعه کردیم مشخص شد که زردی داره و آزمایشات و روند درمان معمول شروع شد. امیرعلی زردی اولیه اش 16 بود و دکتر گفت باید چند روز توی دست...
14 مهر 1394

تولد

امیرعلی در روز 10 اسفند 90 ساعت 8 شب به دنیا اومد. پسری زیبا و مهندس. چرا مهندس به خاطر اینکه وقتی که به دنیا اومده بود فقط دور سرش مو داشت و وسط سرش موی زیادی نداشت به طوری که من اول فکر کردم به خاطر نوشتن اسم مادر مجبور شدن سرش رو بتراشن.   وزن امیرعلی موقع تولد 3کیلو و 200 گرم بود. با یک خال قشنگ روی ساق پا. داشتن فرزند واقعا شیرینه و لحظات زندگی آدم رو خاص می کنه.  امیرعلی برای من همه چیز هست و من الان که فکر می کنم می بینم اگه امیرعلی نبود من انگیزه تحمل خیلی چیزها رو نداشتم. من کارمند هستم برای همین قبل از تولد امیرعلی به سرکار می رفتم و سعی داشتم تا روزهای آخر مرخصی نگیرم تا بتونم شش ماه تمام رو پ...
14 مهر 1394
1